نام ارزیاب | سمیه اکباتان |
---|---|
تاریخ ارزیابی | 22آبان سال 1402 |
شناسنامه کتاب
نوع کتاب | رمان |
---|---|
نویسنده | فرهاد حسن زاده |
گروه سنی | +15 |
انتشارات | کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان |
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحات | 192 |
شماره و سال آخرین چاپ | سوم-1396 |
موضوع کتاب | سبک زندگی, خانواده, اخلاقی |
بهره های تربیتی | امید, هویت خانوادگی |
امتیاز کتاب | 5 |
توضیحات اجمالی
زیبا دختری پانزده ساله، در موسسهای زیر نظر بهزیستی زندگی میکند. مادر معتادش ازدواج کرده و پدرش به سبب بیماری روانی در آسایشگاه بیماران روانی بستری است. زیبا در روز تولدش به پدر کمک میکند تا از آسایشگاه فرار کند. پدر کارت بانکی و موتور دو نفر از کارکنان آسایشگاه را می دزدد تا با دخترش به گردش بروند و تولد زیبا را جشن بگیرند. اما مسئله اینجاست که زیبا متوجه میشود که پدرش مبتلا به جنون ادواری است. از این روست که گذراندن یک ساعت با او آن هم در محیطی که محرک های احساسی زیاد است کاری خطرناک است چه برسد به گذراندن یک روز! اما زیبا این کار را می کند و…
نکات مثبت و منفی
نکات مثبت اثر بدین شرح است: انتخاب موضوع مناسب، پرداخت خوب داستان، وجود امید و پایداری، پرداخت مناسب شخصیتها و جزییات داستان، بیان مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی با زبانی ساده و روان، رابطه ی زیبا با پدرش و نیاز فرزندان به محبت والدین به ویژه رابطه ی دختران با پدران به خوبی بیان شده است. طنز تلخی در کتاب مشاهده می شود طنزی که یکسره خوشی نیست و ناخوشی های آن مخاطب را غمگین می کند و گاهی هم همان طنز تلخ مفاهیم عمیق تربیتی را منتقل می کند از جمله اینکه زندگی سخت و تلخ کودکان و نوجوانان بد سرپرست یکی از این مفاهیمی است که با طنز خلاقانه و زیبای نویسنده تلطیف شده است و همچنین در بخشی از کتاب اشاره ای به جانبازان اعصاب و روان می شود.
بعضی قسمت ها گنگ است مثل خانمی با عینک دودی که زیبا را تحت نظر دارد که در نهایت مخاطب متوجه نمیشود او چه کسی است. همچنین علت دیوانگی پدر زیبا نیز مجهول ماند. بدترین نقطه داستان پایان بندی آن است .متاسفانه در حالی که در سراسر داستان مخاطب در اوج است، در انتهای داستان ناامیدی موج میزند. در بخش هایی از کتاب عبارات بی ادبانه و فحاشی دیده می شود.
قوت ادبی
با اینکه کتاب همۀ زندگی زیبا را روایت نمیکند، بلکه فقط یک روز از آن را شرح میدهد، ولی کشش داستان بالاست و مخاطب دوست ندارد کتاب تمام شود. باوجودی که روایت یک روز زندگی دختر و پدر است، اما به اندازه یک رمان کامل شرح و بسط دارد. توصیف ها و تشبیه ها عالی هستند. نثری جذاب و روان دارد. ولی در شرایطی که انتظار می رود یک فاجعه رخ دهد، مخاطب شکه می شود و اتفاق خاصی نمیافتد.
ویژگی های ظاهری
مخاطب خاص
موضوع کتاب ذهن و احساس مخاطب را درگیر میکند برای نوجوانی حساسی که تحمل این حجم از غصه در مناسبات اجتماعی را ندارند، توصیه نمیشود. ضمن اینکه برای نوجوان تاثیرپذیر که از شخصیت داستان الگو پذیری میکنند و رفتارهای خطرآفرین زیبا را تقلید کنند، خطر آفرین است.